وظيفه گرايي ؛ تغيير

 
 
 

در خدمت و خیانت به مدیریت !

خارج از بحث ؛ اما از وظایف مدیریت !

 

1- 400 آجر را در اتاقي بسته بگذار. 

2- کارمندان جديد را در اتاق بگذار و در را ببند. 

3- آنها را ترک کن و بعد از 6 ساعت برگرد.

سپس موقعيتها را تجزيه تحليل کن:

 

1- اگر آنها دارند آجرها را  مي شمرند آنها را در بخش حسابداري بگذار.

۲- اگر براي بار دوم دارند آنها را مي شمرند، آنها را در بخش مميزي بگذار. 

۳- اگر همه اتاق را با آجرها آشفته کرده اند،(گند زده اند)  آنها را در بخش مهندسي بگذار.

۴- اگر آجرها را به طرز فوق العاده اي مرتب کرده اند آنها را در بخش برنامه ريزي  بگذار.

۵- اگر آجرها را به يکديگر پرتاب مي کنند آنها را در بخش اداري بگذار. 

۶- اگر در حال خوابند، آنها را در بخش امنيت بگذار.

۷- اگر آجرها را تکه تکه کرده اند آنها را در قسمت فناوري اطلاعات بگذار.

۸- اگر بيکار نشسته اند آنها را در قسمت نيروي انساني بگذار.

۹- اگر سعي مي کنند آجرها ترکيبهاي مختلفي داشته باشند و مدام جستجوي بيشتري مي کنند

 

و هنوز يک آجر هم تکان نداده اند آنها را در قسمت حقوق و دستمزد بگذار.

۱۰- اگر اتاق را ترک کرده اند آنها را در قسمت بازاريابي بگذار . 

۱۱- اگر به بيرون پنجره خيره شده اند، آنها را در قسمت برنامه ريزي استراتژيک بگذار.

۱۲- اگر با يکديگر در حال حرف زدن هستند: بدون هيچ نشانه اي از تکان خوردن آجرها، به آنها تبريک بگو و آنها را در قسمت مديريت ارشد قرار بده!

 

لینک در وبلاگ مهندسین صنایع پیام نور تبریز

http://www.iept.blogfa.com/post-404.aspx

 

چند تصویر به مناسبت کار گروهی !

 

"Teamwork" Print 

یاد چهار رنگ خودمون !

چند تصویر و کاریکاتور دیگر از کار گروهی !

 

کارگروهی - team work

 

بقیه اش هم قشنگه حتما ببینید ! و از دست ندید

ادامه نوشته

چنگال مدرنیته زیر سایه سنت

مسابقه قايقراني(دو صد گفته چون نیم کردار نیست)

يك تيم آمريكايي با يك تيم ژاپني تصميم گرفتند كه مسابقه قايقراني برگزار كنند. هر دو تيم به سختي تمرين كردند تا در روز مسابقه به بهترين عملكرد خود دست پيدا كنند. روز مسابقه هر دو تيم آماده شدند.

وقتي آمريكايي‌ها يك مايل اول را طي كردند ژاپني‌ها به خط پايان رسيده بودند. تيم آمريكايي از باخت خود بسيار نااميد شدند. مسئول تيم دستور داد تا بررسي هاي لازم براي تعيين دلايل باخت مشخص شود. براي اين كار يك تيم مشاور انتخاب و بررسي ها شروع شد و اقدام اصلاحي را پيشنهاد دادند.

يافته هاي تيم مشاوره حاكي از اين بود كه در تيم ژاپن هشت نفر پارو مي زنند و يك نفر هدايت مي كند و در تيم آمريكا هشت نفر هدايت مي كنند و يك نفر پارو مي زند. نتيجه اين بود كه تعداد زيادي در تيم آمريكا هدايت مي‌كنند و تعداد كمي پارو مي‌زنند.

روز مسابقه در سال بعد مجدداً فرا رسيد. ساختار مديريت تيم آمريكايي به كلي متحول شد. ساختار جديد بدين صورت بود: چهار مدير راهنمايي و هدايت، سه مدير راهنمايي منطقه اي و يك سيستم ارزيابي عملكرد جديد براي ارزيابي و تشويق فردي كه وظيفه پارو زدن را بر عهده دارد.

تيم آمريكايي اين بار پس از مايل دوم نتيجه را واگذار كرد. مدير تيم در نهايت شخصي كه پارو ميزد را به دليل عملكرد ضعيف بركنار كرد و به مديران به خاطر شناسايي مشكلات پاداش داد.

تورم فقط براي پول اتفاق نمي‌افتد بلكه در مديريت نيز موضوعيت دارد.

یه کاریکاتور برای مطلب زیر

برای مطلب خانم محبتی در مورد گوش های نوکیا یه کاریکاتور دیده بودم که  به نظرم مرتبط بود و با ظریف بینی به نکته شیرینی در باب تکامل گوشی ها اشاره کرده بود :: ببینین و لطفا اگه جای نظر داشت نظر بدین

شوخی با کیفیت

به نظرتون این کاریکاتور با کدوم یکی از موضعات پیشنهادی فرزاد تناسب داره ؟؟؟

کاریکاتور 2- ایمنی صنعتی

همین جوری گذاشتم این ستون منقضی نشه دوستان اینجا هم نتونستم به کاریکاتور برسم ، کاریکاتور برام قفل شده و بد جوری به دستم پیچیده ، هر جا خواستم عملی کنم نشد که نشد :

 

کاریکاتور

  

 

 

 

شرح تصوير

اين اتفاق در خيلي از پروژه‌هاي توسعه سيستم‌ها رخ داده است. درادامه توضيحي از هر يك از مراحل فوق براي كساني كه با مراحل توسعه سيستم آشنا نيستند ارائه مي‌شود.

طوري كه مشتري توضيح داد:

معمولاً مشتري از آنچه واقعاً نياز دارد آگاهي كاملي ندارد. او فكر مي‌كند كه آگاهي لازم را دارد. او ويژگي‌هايي را در نظر مي‌گيرد كه هرگز از آنها استفاده نخواهد كرد. او اين ويژگي‌ها را لازم مي‌داند براي اينكه مي‌ترسد بعداً آنها را اضافه نكند.

طوري كه مدير پروژه فهميد:

مسئول پروژه معمولاً برخي جزئيات كليدي را اشتباه مي‌فهمد. اين اشتباهات اغلب باعث مي‌شود كه پروژه غير قابل استفاده شود و خيلي از نكات آن، مبهم يا خنده‌دار شوند.

طوري كه تحليل گر طراحي كرد:

تحليل گر مجبور است طوري طراحي كند كه اشتباهات مسئول پروژه را برطرف نمايد. يك راه معمول حذف برخي از بخش‌ها و ويژگي‌هاست به گونه‌اي كه بتواند با طرح فعلي كار كند.

طوري كه برنامه‌نويس نوشت:

برنامه‌نويسان معروف به نفهميدن ويژگي‌هاي ضروري يك پروژه هستند. آنها موارد را دقيقاً مو به مو پياده‌سازي مي‌كنند، گاهي اوقات.

طوري كه مشاور بازرگاني توصيف كرد:

ايل و تبار بازاريابي كابوس مهندسان هستند. آنها ويژگي‌هاي مربوط به شيك بودن و راحتي پروژه را به مشتري القاء مي‌كنند و هيچ توجهي به شرايط واقعي و عملي ندارند.

طوري كه پروژه مستند شد:

مستند سازي چيزي است كه بعداً به فكر آن مي‌افتند يا اينكه هرگز انجام نمي‌شود.

چيزي كه اجرا شد:

گاهي اوقات ماهها روي ويژگي‌هاي خاصي كار مي‌كنيم كه متوجه شويم اين ويژگي‌ها به مشتري ارائه نشده‌اند زيرا آنها در عمل كار نكردند، مجري نفهميده كه آن ويژگي‌ها چگونه كار مي‌كنند يا كسي ديگري تصميم گرفته است كه آنها انجام نشوند.

قيمتي كه به مشتري اعلام شد:

چي فكر كردي! نرم‌افزار گران است. هزينه تمام اشتباهات و نقايص بايد در پروژه منظور شود.

طوري كه پشتيباني شد:

  • «به نظر تو اگر اين ويژگي را اضافه كنيم باعث نمي‌شود كه مشتري تقاضاي پشتيباني فني كند». فكر مي‌كنم لازم باشد اين قسمت را حذف كنيم. سرانجام پروژه با ارائه ويژگي‌هاي اوليه پايان مي‌يابد.

چيزي كه مشتري واقعاً نياز داشت:

خيلي آسان تر بود اگر مي‌توانستيم نياز را به درستي تشخيص دهيم. اما هرگز اين كار را انجام نمي‌دهيم . . .

 

روز زن - کاریکاتور 1

 

ضمن تبریک این روز البته پساپس!!

ضمنا منتظر یه مطلب تحلیلی (از نوع جمع شده از مطالب دیگران در مورد این موضوع باشید.)

 

CHAIRMAN OR CHAIRWOMANیک نکته در بحث های مدیریتی:  
ادامه نوشته

تولد ستون " کاریکاتور"

 سلام دوستان عزیز

1- از چند وقت پیش، همیشه دوست داشتم برم سمت کاریکاتور چون می دونستم توش خیلی حرفا داره که راحت تر می شه زد.

۲- چند بار چند جا با دوستان می خواستیم این ایده رو عملی کنیم اما نشد. (بعضی از دوستان می دونن)

۳- شاید این جا بشه یه کارایی کرد.

۴- نیازمند همراهی دوستان هستیم البته کاریکاتورهای مرتبط با صنایع!